افسانه خودباوري
آيا خودباوري بيماري است؟ اين به روشي بستگي دارد كه شما آن را تعريف ميكنيد. خودباوري به شيوهي معمول را مردم و روانشناسان تعريف كردهاند. من ميگويم خودباوري شايد بزرگترين اختلال هيجاني باشد كه براي مرد و زن آشكار شده است. حتي بزرگتر از داشتن احساس تنفر نسبت به كسي ـ البته ميدانيم كه نفرت احساس خوشايندي نيست، هر چند از خودباوري اندكي بهتر است.
[caption id="attachment_1003" align="alignnone" width="300"] افسانه خودباوري[/caption]
چرا احساس تنفر از مردم و محكوم كردن آنان بدتر از خودباوري است و هميشه منجر به خودبيزاري ميشود؟ چون آشكار است كه اين امر منجر به نزاع، عمل متقابل، جنگ و نسلكشي ميشود.
شگرف است! خودبيزاري مسبب نتايج بسيار مبهمي است؛ ولي مانند احساس تنفر و بيزاري از خودتان، منجر به خودكشي نميشود. درواقع، زندگي با انتقاد و نكوهش سخت از خودتان سپري ميشود.
اليس در كتاب افسانه خودباوري، توضيحي واقعي و خردمندانه از خود باوري و خويشتن پذيري ارائه مي كند و به بررسي تفكر آموزگاران بزرگ مذهبي، فلاسفه و روانشناسان مي پردازد. اليس توضيح مي دهد كه با استفاده از رفتاردرماني منطقي – هيجاني مي توان به خويشتن پذيري بي قيد و شرط رسيد و در اين زمينه تمرين ها و ابزاري براي رسيدن به پذيرش بي قيد و شرط خودمان، ديگران و زندگي پيشنهاد مي كند.
افسانه خودباوري
آيا خودباوري بيماري است؟ اين به روشي بستگي دارد كه شما آن را تعريف ميكنيد. خودباوري به شيوهي معمول را مردم و روانشناسان تعريف كردهاند. من ميگويم خودباوري شايد بزرگترين اختلال هيجاني باشد كه براي مرد و زن آشكار شده است. حتي بزرگتر از داشتن احساس تنفر نسبت به كسي ـ البته ميدانيم كه نفرت احساس خوشايندي نيست، هر چند از خودباوري اندكي بهتر است.
[caption id="attachment_1003" align="alignnone" width="300"] افسانه خودباوري[/caption]
چرا احساس تنفر از مردم و محكوم كردن آنان بدتر از خودباوري است و هميشه منجر به خودبيزاري ميشود؟ چون آشكار است كه اين امر منجر به نزاع، عمل متقابل، جنگ و نسلكشي ميشود.
شگرف است! خودبيزاري مسبب نتايج بسيار مبهمي است؛ ولي مانند احساس تنفر و بيزاري از خودتان، منجر به خودكشي نميشود. درواقع، زندگي با انتقاد و نكوهش سخت از خودتان سپري ميشود.
اليس در كتاب افسانه خودباوري، توضيحي واقعي و خردمندانه از خود باوري و خويشتن پذيري ارائه مي كند و به بررسي تفكر آموزگاران بزرگ مذهبي، فلاسفه و روانشناسان مي پردازد. اليس توضيح مي دهد كه با استفاده از رفتاردرماني منطقي – هيجاني مي توان به خويشتن پذيري بي قيد و شرط رسيد و در اين زمينه تمرين ها و ابزاري براي رسيدن به پذيرش بي قيد و شرط خودمان، ديگران و زندگي پيشنهاد مي كند.